۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه

ایران - تهران - هراس من از مردن در سرزمینی است که مزد گورکن ازجان آدمی فزون باشد ...

برج میلاد
خبر کوتاه بود . در تاریخ 2 اردیبهشت 94 زن 48 ساله ای خود را از طبقه چهارم برج میلاد تهران به پایین پرتاب کرد و جان باخت .
او که معلوم نیست حتی اسمش چه بوده ودر زندگیش چه کشیده که فشار زنده بودنش برایش از زجر پرتاپ از طبقه چهارم بیشتر بوده این چنین اعتراض خود را با خودکشی به اطلاع دیگران میرساند .
خودسوزی به یک شیوه رایج اعتراض به جنایات رژیم تبدیل شده است. مردمی که از فقر، از سرکوب، از تبعیض و از ستم رژیم آخوندی جانشان به لب رسیده است و رژیم تمامی راهها را به رویشان بسته، تنها انتخاب پیش روی خود را برای خلاصی از این وضعیت، در خودسوزی و خودکشی می‌یابند. 
مردم به جان آمده وقتی می‌بینند که صدای شکستن استخوان هایشان زیر فشار فقر شدید و مشکلات زندگی به گوش کسی در این حاکمیت جهل و فریب فرو نمی‌رود، اعتراض خود را با خود سوزی وخودکشی به اطلاع عموم می‌رسانند، و این چنین است که خودسوزی وخودکشی صدای بی‌صدایان می‌شود. 
براساس آمار ارائه شده از سوی سازمان پزشکی قانونی رژیم، ایلام  بالاترین آمار خودکشی در ایران را دارد و پس از آن لرستان، خوزستان، کرمانشاه، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد قرار دارند. 
اکثرخودکشی ها  در بین گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال است. همچنین خودکشی، دومین عامل مرگ دانشجویان است.
اینجاست که باید گفت: خودکشی نکنید! خواهش می‌کنم. خودکشی نکنید! یکی دیگه‌س که باید بکشنیش.اونایی که این بلا رو به‌سر مملکت ما آوردن بکشین، خودتونو نکشین. خواهش می‌کنم.... تمنا می‌کنم... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر