۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

ظهر جمعه 10بهمن 1393 مجاهد خلق اصغر شریفی، از مسئولان قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران با 45سال سابقه سیاسی و مبارزاتی، زندانی سیاسی زمان شاه، مهندس نفت از دانشکده نفت آبادان و عضو شورای ملی مقاومت که در حمله موشکی 25خرداد 1392 از ناحیه سر و صورت و گردن مورد اصابت واقع و به‌شدت مجروح شده بود، پس از 25روز که در حالت کما به‌سر می‌برد، در بیمارستان در آلبانی به‌شهادت رسید.
اصغر شریفی پس از جراحت شدید در حمله موشکی (اطلاعیه شماره 3 حمله موشکی- دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 25خرداد 1392) از لیبرتی به بیمارستان یرموک بغداد منتقل شد اما به گفته پزشکان عراقی بیرون آوردن ترکشها از جمجمه، امکانپذیر نبود.

او به همین خاطر با سر دردهای شدید و مستمر مواجه بود و سرانجام با یک ماه تأخیر با تلاشهای بسیار به آلبانی منتقل گردید و تحت درمان قرار گرفت.
وضعیت مجروح از نیمه دی ماه 93 به‌خاطر جراحت و آثار ترکش‌ها به وخامت گرایید و مجدداً در تیرانا در بیمارستان بستری شد در حالی‌که ضایعات ناشی از ترکشها در سراسر مغز منتشر شده بود. سرانجام این مجاهد والامقام پس از 25روز که در حالت کما به‌سر می‌برد ظهر امروز به کاروان شهیدان آزادی و مقاومت ایران پیوست.
اصغر شریفی متولد 1328 در شهر قم، از دوران دانشجویی در آبادان در سال 1348 در صفوف مبارزه علیه دیکتاتوری رژیم دست‌نشانده سلطنتی قرار گرفت و از سال 1350 به مجاهدین پیوست. در سال 1353 توسط ساواک شاه دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفت و 3سال و نیم را در زندان سپری کرد.
مهندس اصغر شریفی بعد از انقلاب ضدسلطنتی ریاست اداره بررسی و همکاریهای مطبوعاتی وزارت ارشاد را در دولت بازرگان به عهده گرفت اما چند ماه بعد در اعتراض به سرکوب آزادیها و اختناق فزاینده آخوندی، این وزارتخانه را ترک کرد.
اصغر در مرحله مبارزات افشاگرانه سیاسی علیه رژیم آخوندی و سپس در فاز نظامی و زندگی مخفی و بعد از آن در ارتش آزادیبخش ملی مسئولیتهای متعددی را در کمال شایستگی به انجام رساند.
روز 25خرداد 1392، ساعتی قبل از اعلام نتایج نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری رژیم آخوندی، لیبرتی با زمینه‌سازیهای سیاسی پیشین از جانب اطلاعات آخوندها و همدستان و مزدوران رژیم، هنگام ظهر و تجمع مجاهدین برای ناهار، به دستور خامنه‌ای هدف حمله جنایتکارانه موشکی قرار گرفت که طی آن مجاهدان خلق کلثوم صراحتی و جواد نقاشان به‌شهادت رسیدند و اصغر شریفی و شماری دیگر از مجاهدین مجروح شدند.
مجاهد خلق اصغر شریفی چهار روز پس از حمله موشکی، به کمیسر عالی حقوق‌بشر ملل‌متحد نوشت:
«ما برخلاف میل مان به لیبرتی منتقل شدیم. به ما وعده داده می‌شد که در کمپ لیبرتی از امنیت و سلامت بیشتر برخوردار خواهیم بود. ما متعجب هستیم که چگونه است که تا کنون بر علیه دو حمله جنایتکارانه موشکی که در 9فوریه و 15ژوئن 2013 توسط عوامل رژیم ایران و با همکاری کامل دولت عراق علیه ما صورت گرفت و طی آن 10نفر از خواهران و برادران ما کشته و صدها نفر دیگر مجروح شدند موضعگیری نکردید. طی این مدت، هیچ اقدامی از سوی شما در این خصوص صورت نگرفت. مانتیورهای یونامی و به‌خصوص دورانی (افغانی) که ما بارها در رابطه با وی برای شما نامه نوشته‌ایم تا قبل از حمله موشکی مستمراً به اماکن ما مراجعه کرده و ضمن مزاحمت برای ما از اماکن مختلف بی‌جهت عکس می‌گرفت. این شخص و تیم او چندین بار به سالن غذاخوری ما آمده و عکس آن را از داخل و بیرون گرفته بودند. ما نمی‌دانیم این عکسها را برای چه کاری می‌خواست. متأسفانه همین سالن مورد اصابت قرار گرفت و ما نیز در همین محل مجروح شدیم. ما عکسهایی از سالن و مراجعه تیم یونامی به این سالن را ضمیمه می‌کنیم. ما از شما می‌خواهیم این عمل جنایتکارانه را که جنایت علیه بشریت است محکوم نموده و خواهان انجام تحقیقات بیطرفانه، مستقل و فوری در این باره شوید و اجازه ندهید که رژیم ایران و دولت عراق از سکوت شما برای ادامه جنایاتشان سوء‌استفاده کنند».
خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، مجاهد خلق اصغر شریفی را مظهر وارستگی و پاکبازی و نمونه‌ای از بزرگمردان انقلابی توصیف کرد که با گذشتن از همه چیز خود، با پایداری و مقاومت همه جانبه، تمام هستی خود را صرف تحقق آرمان رهایی و آزادی مردم ایران می‌کنند، قهرمانانی که نویدبخش بخش آینده‌ای درخشان و عاری از ستم و نابرابری برای مردم و تاریخ ایران هستند.
خانم رجوی شهادت این رزمنده والامقام آزادی را به خانواده بزرگ مقاومت ایران، به همه مجاهدین و رزم آوران آزادی به‌ویژه فرزند مجاهدش احسان شریفی در زندان لیبرتی و به دیگر اعضای خانواده شریفی از جمله دخترش مریم و نیز به مردم و جوانان قم تسلیت گفت و تأکید کرد جوشش همین خونهای پاک طومار رژیم پلید آخوندی را در هم می‌پیچد و آزادی و حاکمیت مردمی را در میهن اسیر برقرار می‌کند.
خانم رجوی بار دیگر وظایف و تعهدات مکتوب و مکرر آمریکا و سازمان ملل را در قبال امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی خاطرنشان کرد و خواستار اقدامات بلادرنگ برای ممانعت از قربانیان بیشتر گردید.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
10بهمن 1393 (30ژانویه 2015)

۱۳۹۳ بهمن ۱۰, جمعه


مريم رجوي: قاضي نيسمان نه فقط شهيد مردم آرژانتين، بلكه شهيد صلح و بشريت و به طور خاص در رديف شهيدان مردم و مقاومت ايران رو در روي فاشيسم ديني و تروريستي حاكم بر ايران است.
خانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران، در مورد قاضي آرژانتيني آلبرتو نيسمان كه در جريان رويارويي با تروريسم دولتي و فاشيسم ديني حاكم بر ايران و زد و بند در همين خصوص در آستانه استماع در مجلس آرژانتين ترور شد، گفت: دكتر آلبرتو نيسمان نه تنها شهيد مردم آرژانيتن، بلكه شهيد صلح و بشريت در مقابله با تروريسم است. علاوه بر اين او به طور خاص در رديف شهيدان مردم و مقاومت ايران عليه بنيادگرايي و تروريسم  برخاسته از آن قرار دارد. او شجاعانه در مقابل رژيم آخوندي ايستاد و زد و بندهاي كثيف سياسي و اقتصادي براي در بردن اين رژيم از جنايت بزرگ انفجار آميا را افشا كرد و در مقابل تهديدات مكرر و فزاينده يي كه در ماههاي اخير متوجه او بود، حاضر به تسليم نشد.
هدف از اين قتل بزدلانه جلوگيري از روشن شدن حقيقت و شستن دست فاشيسم ديني حاكم بر ايران از انفجار جنايتكارانه آميا و باز كردن راه معامله با اين رژيم بود. مقاومت ايران از نخستين روزهاي پس از اين انفجار بزرگ تروريستي، فاش كرد كه تصميم اين انفجار در شوراي عالي امنيت رژيم گرفته شده و آمران و عاملان آن، سران رژيم، وزارت اطلاعات آخوندها، نيروي قدس و حزب الشيطان لبنان بوده اند. اين مطالب با جزييات از سوي مجاهد خلق ابراهيم ذاكري، مسئول وقت كميسيون امنيت و ضد تروريسم شوراي ملي مقاومت و همكارانش در چندين نوبت در سفارت آرژانتين در پاريس به اطلاع قاضي تحقيق پرونده رسيد.
خانم رجوي گفت: هر چند رژيم ضد بشري آخوندي و همدستانش يك قاضي شريف و

 
شجاع را از جامعه جهاني گرفتند اما اين ترور بزدلانه هرگز نخواهد توانست عدالت را از حركت باز دارد و بدون شك سردمداران رژيم آخوندي به خاطر صدها عمل تروريستي، همچنان كه اعدام 120 هزار زنداني سياسي و كشتار مردم بيگناه در سوريه و عراق و يمن و لبنان در مقابل عدالت قرار خواهند گرفت.
خانم رجوي با اشاره به زمينه سازيهاي سياسي رژيم آخوندي قبل از قتل قاضي نيسمان خواستار يك تحقيقات مستقل بين‌المللي درباره عاملان و آمران اين جنايت بزرگ عليه حقيقت و عدالت شد. وي تأكيد كرد: تحقيقات در اين مورد جزيي از تحقيق در مورد جنايت آمياست و بدون ترديد نقش رژيم ايران در آن جنايت را نيز روشن تر خواهد كرد. هر يك از جنايتهاي رژيمي كه بانكدار مركزي تروريسم دولتي است اگر تحت تحقيق قرار گيرد به بالاترين مقامات رژيم راه مي برد. صدور تروريسم ابزار پيشبرد سياستهاي اين رژيم است و هيچگاه آن را كنار نخواهد گذاشت. استمالت غرب با ملايان باعث تشجيع آنها در صدور تروريسم و بنيادگرايي شده است به نحوي كه امروز جنايتهاي تروريستي و بنيادگرايانه آن تمامي منطقه را فرا گرفته است.
بر اساس تحقيقات قاضي نيسمان، طرح انفجار مركز يهوديان در بوئنوس آيرس در جلسه شورايعالي امنيت ملي رژيم  ايران در تاريخ ١٤ اوت ١٩٩٣ با شركت خامنه اي، هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور رژيم، علي اکبر ولايتي وزير خارجه و علي فلاّحيان وزير اطلاعات رژيم مورد بحث قرار گرفت. بعد از قطعي شدن تصميم انفجار، خامنه اي مسئوليت اجراي آن را بر عهده وزارت اطلاعات و نيروي قدس سپاه پاسداران گذاشت. در آن زمان احمد وحيدي سركردگي نيروي قدس را برعهده داشت و محسن رضايي فرمانده وقت سپاه پاسداران بود. تحقيقات نيسمان آشكار مي كند آخوند محسن رباني سرپل اصلي تروريستي رژيم در آمريكاي لاتين، كه تحت پوش وابسته مطبوعاتي سفارت رژيم در بوئنوس آيرس كار مي كرد، و يك مأمور ديگر وزارت اطلاعات به نام احمد رضا اصغري كه به عنوان دبير سوم سفارت كار مي كرد و همچنين عماد مغنيه فرمانده نظامي حزب الله دست اندر كار اجراي اين طرح بودند.
قاضي آرژانتيني در روز 3 آبان 1385 احكام جلب بين المللي براي افراد فوق، به جز خامنه اي، كه به عنوان رهبر نظام مصونيت دارد، صادر كرد. نيسمان قوياً براي محاكمه غيابي اين افراد تلاش مي كرد. دشمني هيستريك رژيم آخوندي با قاضي نيسمان از آنجا روشن مي شود كه حداقل پنج تن از هشت نفري كه حكم جلبشان صادر شده است، يعني رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ولايتي مشاور خامنه اي، فلاحيان، عضو خبرگان و مشاور خامنه اي، محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و احمد وحيدي عضو مجمع تشخيص مصلحت و از اعضاي شوراي راهبردي سياست خارجي همه از سركردگان رژيم آخوندي هستند و محاكمه غيابي آنها به محاكمه تماميت رژيم تبديل و در نتيجه دامنگير شخص خامنه اي مي شود.
بي جهت نبود كه رسانه هاي رژيم آخوندها به ويژه خبرگزاري فارس سپاه پاسداران در فاصله روزهاي 25 تا 28 دي يعني روزهاي قبل از شهادت قاضي نيسمان، با پخش اخبار متعدد و مجعول و با واژگونه نشان دادن حقايق، در صدد بودند اينگونه نشان دهند كه پافشاري نيسمان بر مسئوليت رژيم ايران در انفجار آميا «انتقاد شديد بخشهاي مختلف اين کشور (آرژانتين) را در پي داشته» و به اين خاطر «جامعه آرژانتين از نيسمان به خشم آمده است» (خبرگزاري فارس- 27 دي). خبرگزاري سپاه پاسداران در روز 28دي (18ژانويه2015) وقيحانه اعلام كرد: «نيسمان دادستان آمريکايي و اسرائيلي است و به جاي اينکه درخدمت سيستم قضايي کشور خود باشد، براي سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا و رژيم صهيونيستي فعاليت مي كند». بدون ترديد اين ياوه ها زمينه ساز ترور دكتر نيسمان بوده است.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران

7 بهمن 1393(27ژانويه2015)


                

۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

پيك شادي ترانه طنز فري فري روحاني

تخریب مزار مروارید اشرف و انهدام سنگ قبرها، اقدام ضدانسانی نیروهای تحت‌امر هادی عامری
مزار مرواريد مزار شهيدان مجاهد اشرفي

در یک اقدام ضدانسانی، نیروهای عراقی و شبه‌نظامیان جنایتکار مستقر در اشرف، به دستور هادی عامری در روزهای پایانی دی ماه با لودر به تخریب مزار مروارید اشرف، یادبودها، نمادها، دیوارها و حتی انهدام سنگ قبرهای آن پرداخته‌اند. نیروهای عراقی از سال 2012 در مواقع مختلف بخشهایی از مزار را تخریب می‌کردند، اما به‌رغم اعتراضهای مکرر نمایندگان ساکنان به آمریکا و ملل متحد، آنها هیچ اقدام مؤثری برای جلوگیری از این اقدام انزجارآور به‌عمل نیاوردند.
این رفتار ضدانسانی، تنها یادآور عملکردهای فاشیسم دینی حاکم بر ایران است که در وحشت از نفوذ گسترده اجتماعی مجاهدین مزار شهیدانشان را به‌طور مستمر تخریب می‌نماید و از اجتماع خویشاوندان و دوستان بر سر مزارها جلوگیری می‌کند. این رژیم به خوبی می‌داند شهیدان مجاهد خلق برای مردم ایران الهام‌بخش پایداری و مقاومت برای سرنگونی آخوندها و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی در ایران هستند
هادی عامری تحت‌امر نیروی تروریستی قدس است، و نام او سالها پیش در لیست حقوق بگیران نیروی قدس در عراق با شماره حساب و میزان حقوق ماهانه‌اش فاش شد. او در تیرماه گذشته قرارگاه اشرف را به‌عنوان مرکز شبه‌نظامیان وابسته به نیروی قدس اشغال کرد، سپس در هماهنگی با فالح فیاض، مشاور امنیت ملی مالکی اقدام به غارت اموال و خودروهای ساکنان نمود.
نمایندگان ساکنان بارها از مقامهای ملل‌متحد و آمریکایی خواسته بودند ترتیباتی فراهم کنند تا مزار متوفیان در اشرف با هزینه ساکنان مورد حفاظت و رسیدگی قرار گیرد. در روز 2دسامبر 2012 خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران عکسهای برخی از مزارهای تخریب شده در اشرف را منتشر نمود. معاون نماینده ویژه دبیرکل در روز 7دسامبر در پاسخ به اعتراض نماینده ساکنان در لیبرتی نوشت: «بی‌حرمتی به مزارها غیرقابل‌قبول است و اگر چنین چیزی اتفاق افتاده باشد ما صدایمان را بلند خواهیم کرد. من اعتقاد دارم که مقامهای عراقی... . به تقدس مزار نفرات فوت شده شما احترام خواهند گذاشت. من قطعاً این موضوع را با آنها بحث خواهم کرد». اما هیچ‌گاه صدایی بلند نشد و نماینده ساکنان در روز 16دسامبر به او نوشت «رفتار انزجارآور و جنایتکارانه مأموران اطلاعات آخوندی و نیروهای عراقی با مزار اشرف و تخریب و توهین به مزار متوفیان... هیچ عکس‌العملی از سوی شما و نماینده ویژه بر نیانگیخت چیزی که در همه ادیان آسمانی و فرهنگهای بشری محکوم شده است».
مقاومت ایران بار دیگر دولت آمریکا، دبیرکل ملل متحد، نماینده ویژه دبیرکل، کمیسر عالی حقوق‌بشر و پناهندگان ملل‌متحد را به اقدام فوری برای جلوگیری از این‌روند ضدانسانی و ضداخلاقی و حفاظت از مزار متوفیان در اشرف فرا می‌خواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
8بهمن1393 (28ژانویه 2015)

«‌فریدام هاوس» یا خانه آزادی مستقر در واشینگتن در گزارش سالانه خود که روز هشتم
بهمن ماه انتشار یافت، ایران تحت حاکمیت آخوندها را با شش امتیاز در ردیف بدترین کشورهای غیرآزاد جهان قرار داد.
خانه آزادی، سوریه تحت حاکمیت بشار اسد را هم «‌غیرآزادترین کشور جهان» ارزیابی کرده است.
این سازمان اشغال اوکراین توسط روسیه را ضربه‌ای سخت به دموکراسی دانسته است.
گزارش خانه آزادی، سطح آزادی در ۱۹۵ کشور را ارزیابی کرده و عنوان آن، «‌صرف‌نظر از دموکراسی: بازگشت به مشت آهنین» انتخاب شده است.


۱۳۹۳ بهمن ۸, چهارشنبه

مریم رجوی: قاضی نیسمن نه فقط شهید مردم آرژانتین، بلکه شهید صلح و بشریت رودرروی فاشیسم دینی حاکم بر ایران است

خانم مریم رجوی در مورد قاضی آرژانتینی آلبرتو نیسمنکه در جریان رویارویی با تروریسمدولتی و فاشیسم دینی حاکم بر ایران و زد و بند در همین خصوص در آستانه استماع در مجلس آرژانتین ترور شد، گفت: دکتر آلبرتو نیسمن نه تنها شهید مردم آرژانتین، بلکه شهید صلح و بشریت در مقابله با تروریسم است. علاوه بر این او به‌طور خاص در ردیف شهیدان مردم و مقاومت ایران علیه بنیادگرایی و تروریسم برخاسته از آن قرار دارد.
او شجاعانه در مقابل رژیم آخوندی ایستاد و زد و بندهای کثیف سیاسی و اقتصادی برای در بردن این رژیم از جنایت بزرگ انفجار آمیا را افشا کرد و در مقابل تهدیدات مکرر و فزاینده‌یی که در ماههای اخیر متوجه او بود، حاضر به تسلیم نشد.
هدف از این قتل بزدلانه جلوگیری از روشن شدن حقیقت و شستن دست فاشیسم دینی حاکم بر ایران از انفجار جنایتکارانه آمیا و باز کردن راه معامله با این رژیم بود. مقاومت ایران از نخستین روزهای پس از این انفجار بزرگ تروریستی، فاش کرد که تصمیم این انفجار در شورای عالی امنیت رژیم گرفته شده و آمران و عاملان آن، سران رژیم، وزارت اطلاعات آخوندها، نیروی قدس و حزب‌الشیطان لبنان بوده‌اند. این مطالب با جزییات از سوی مجاهد خلق ابراهیم ذاکری، مسئول وقت کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت و همکارانش در چندین نوبت در سفارت آرژانتین در پاریس به اطلاع قاضی تحقیق پرونده رسید.
خانم مریم رجوی گفت: هر چند رژیم ضدبشری آخوندی و همدستانش یک قاضی شریف و شجاع را از جامعه جهانی گرفتند اما این ترور بزدلانه هرگز نخواهد توانست عدالت را از حرکت باز دارد و بدون شک سردمداران رژیم آخوندی به‌خاطر صدها عمل تروریستی، هم‌چنان که اعدام 120هزار زندانی سیاسی و کشتار مردم بیگناه در سوریه و عراق و یمن و لبنان در مقابل عدالت قرار خواهند گرفت.
خانم مریم رجوی با اشاره به زمینه‌سازیهای سیاسی رژیم آخوندی قبل از قتل قاضی نیسمن خواستار یک تحقیقات مستقل بین‌المللی درباره عاملان و آمران این جنایت بزرگ علیه حقیقت و عدالت شد. وی تأکید کرد: تحقیقات در این مورد جزیی از تحقیق در مورد جنایت آمیاست و بدون تردید نقش رژیم ایران در آن جنایت را نیز روشن‌تر خواهد کرد. هر یک از جنایتهای رژیمی که بانکدار مرکزی تروریسم دولتی است اگر تحت تحقیق قرار گیرد به بالاترین مقامات رژیم راه می‌برد. صدور تروریسم ابزار پیشبرد سیاستهای این رژیم است و هیچ‌گاه آن را کنار نخواهد گذاشت. استمالت غرب با ملایان باعث تشجیع آنها در صدور تروریسم و بنیادگرایی شده است به‌نحوی که امروز جنایتهای تروریستی و بنیادگرایانه آن تمامی منطقه را فراگرفته است.
بر اساس تحقیقات قاضی نیسمان، طرح انفجار مرکز یهودیان در بوئنوس‌آیرس در جلسه شورایعالی امنیت ملی رژیم ایران در تاریخ ١٤ اوت ١٩٩٣ با شرکت خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور رژیم، علی اکبر ولایتی وزیر خارجه و علی فلاّحیان وزیر اطلاعات رژیم مورد بحث قرار گرفت. بعد از قطعی شدن تصمیم انفجار، خامنه‌ای مسئولیت اجرای آن را برعهده وزارت اطلاعات و نیروی قدس سپاه پاسداران گذاشت. در آن زمان احمد وحیدی سرکردگی نیروی قدس را برعهده داشت و محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران بود. تحقیقات نیسمان آشکار می‌کند آخوند محسن ربانی سرپل اصلی تروریستی رژیم در آمریکای لاتین، که تحت پوش وابسته مطبوعاتی سفارت رژیم در بوئنوس‌آیرس کار می‌کرد، و یک مأمور دیگر وزارت اطلاعات به نام احمد رضا اصغری که به‌عنوان دبیر سوم سفارت کار می‌کرد و همچنین عماد مغنیه فرمانده نظامی حزب‌الله دست‌اندرکار اجرای این طرح بودند.
قاضی آرژانتینی در روز 3آبان 1385 احکام جلب بین‌المللی برای افراد فوق، به جز خامنه‌ای، که به‌عنوان رهبر نظام مصونیت دارد، صادر کرد. نیسمان قویاً برای محاکمه غیابی این افراد تلاش می‌کرد. دشمنی هیستریک رژیم آخوندی با قاضی نیسمان از آنجا روشن می‌شود که حداقل پنج تن از هشت نفری که حکم جلبشان صادر شده است، یعنی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ولایتی مشاور خامنه‌ای، فلاحیان، عضو خبرگان و مشاور خامنه‌ای، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و احمد وحیدی عضو مجمع تشخیص مصلحت و از اعضای شورای راهبردی سیاست خارجی همه از سرکردگان رژیم آخوندی هستند و محاکمه غیابی آنها به محاکمه تمامیت رژیم تبدیل و در نتیجه دامنگیر شخص خامنه‌ای می‌شود.
بی جهت نبود که رسانه‌های رژیم آخوندها به‌ویژه خبرگزاری فارس سپاه پاسداران در فاصله روزهای 25 تا 28 دی یعنی روزهای قبل از شهادت قاضی نیسمان، با پخش اخبار متعدد و مجعول و با واژگونه نشان‌دادن حقایق، درصدد بودند این‌گونه نشان دهند که پافشاری نیسمان بر مسئولیت رژیم ایران در انفجار آمیا «انتقاد شدید بخشهای مختلف این کشور (آرژانتین) را در پی داشته» و به این خاطر «جامعه آرژانتین از نیسمان به خشم آمده است» (خبرگزاری فارس- 27 دی). خبرگزاری سپاه پاسداران در روز 28دی (18ژانویه2015) وقیحانه اعلام کرد: «نیسمن دادستان آمریکایی و اسرائیلی است و به جای این‌که در خدمت سیستم قضایی کشور خود باشد، برای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی فعالیت می‌کند». بدون تردید این یاوه‌ها زمینه‌ساز ترور دکتر نیسمن بوده است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
7بهمن 1393 (27ژانویه2015)

مريم رجوي :نمایندگان محترم، دوستان عزیز

سه هفته پس از تراژدی هفت ژانویه در پاریس، جهان هم‌چنان شوکه و بهت‌زده است. قتل‌عام روزنامه‌نگاران در پشت میز کارشان، آتش گشودن به سوی انسانهای بی‌دفاع، تمام‌کش ‌کردن مجروحان، گروگانگیری و مرعوب کردن شهروندان و توجیه جنایت علیه بشریت تحت نام اسلام. این چیزی است که وجدان جهان را جریحه‌دار کرده و روح اسلام از آن بری و بیزار است. این همان تروریسم و توحشی است که سالها پیش، خمینی با صدور فتوای قتل یک نویسنده، سلمان رشدی، و همه مترجمان و ناشرانش، آن را پایه‌گذاری کرد.

در عین‌حال این بربریت شناخته شده‌یی است که در قالب یک حکومت، 36سال است بر مردم کشور من حکمفرماست و به نام مذهب، یک ملت تشنه آزادی را به بند کشیده است.
بنیادگرایی اسلامی که لحظه‌یی از حیات واقعی خود را در کشتار هفت ژانویه پاریس بارز کرد، از جنبه‌های گوناگون قابل مطالعه است. از جمله زمینه‌های تاریخی پیدایش آن، عوامل جامعه شناسانه‌یی که باعث تداوم این پدیده شده است، سیاستهای بین‌المللی که کمک‌کار گسترش این نیروی مخرب بوده، ماهیت و ویژگیهایش، تعارض اساسی آن با اسلام و بسیاری جهات دیگر.
اما از آن جا که واقعه اخیر، بسیاری را به درستی به این نتیجه رسانده که روشهای کنونی مقابله با بنیادگرایی، اثر معکوس بخشیده است، اجازه می‌خواهم در این جلسه درباره یک استراتژی صحیح و پیروزمند در مبارزه علیه بنیادگرایی اسلامی صحبت کنم.
مقدمتاً یادآوری می‌کنم که این بحث، فراتر از یک بحث نظری، چکیده تجربه خونبار و طولانی مقاومت در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران است.
در سال 1372 در کتابی تحت عنوان «بنیادگرایی اسلامی: تهدید نوین جهانی»، مقاومت ایران به‌روشنی نشان داد که چگونه رژیم آخوندهای حاکم بر ایران، پس از شکست در جنگ هشت ساله با عراق، برای بسط بنیادگرایی اسلامی در تمام منطقه، از قفقاز و آسیای میانه تا خاورمیانه و شمال آفریقا، خیز برداشته و تمام نظام خود را برای سرکوب داخلی و تروریسم خارجی، سازمان داده‌ است.
در سال 74، شخصاً در یک سخنرانی در شهرداری اسلو در نروژ، نسبت به تهدید رو به گسترش بنیادگرایی اسلامی تحت هدایت ملاهای تهران، هشدار دادم و خواهان تشکیل یک جبهه بین‌المللی علیه آن شدم.
در آن زمان، متأسفانه، نه دولتها و نه بانکهای فکری و روشنفکران، به این روشنگری که حاصل رویارویی مردم ایران با استبداد مذهبی بود، توجه نکردند. با این حال، هنوز هم جامعه جهانی می‌تواند با درس گرفتن از تجربه‌های تلخ این دوران، یک مسیر صحیح در پیش بگیرد. با این هدف، تلاش می‌کنم 4 موضوع را مورد بحث قرار دهم:
نخست این‌که بنیادگرایی اسلامی، چه در ذات خود، چه در عمل سیاسی روزمره‌اش، یک جنگ گسترش‌یابنده علیه جامعه بشری است که سرنوشت همین نیروی ارتجاعی را تعیین می‌کند.
دوم، پیدایش و رشد گروه‌های بنیادگرا، نه خود به خودی، بلکه تابع یک محور و سر هدایت کننده، یعنی رژیم حاکم بر ایران است.
سوم، بنیادگرایی اسلامی یک ایدئولوژی زهرآگین واحد است و انواع شیعه و سنی ندارد. معیار توحش و خطر بنیادگرایان، ادعای پیروی از شیعه یا سنی نیست؛ بلکه وابستگی به سرچشمه بنیادگرایی در تهران است.
و چهارم، خلع‌ید از رژیم ایران در عراق و سوریه، مهم‌ترین حلقه استراتژی پیروزی است.
ادامه .......

۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

مریم رجوی در شورای اروپا کنفرانس «بحران تروریسم و افراطیگری، ریشه‌ها، راه کارها، نقش دیکتاتوری مذهبی ایران


کشتار صدها هزار تن در سوریه و عراق به این کشورها ختم نمی‌شود، آتش این جنگ به کل منطقه گسترش خواهد یافت و تا قلب اروپا هم امتداد پیدا خواهد کرد
روز دوشنبه 6بهمن (26ژانویه) در اجلاسی در شورای اروپا زیر عنوان «بحران تروریسم و افراطیگری، ریشه‌ها، راه کارها، نقش دیکتاتوری مذهبی ایران» مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، خلع‌ید از رژیم ایران در عراق و سوریه را اولین و مهمترین قدم برای پیروزی علیه بنیادگرایی خواند و بر ضرورت کمک به مردم سوریه برای سرنگونی بشار اسد تأکید کرد. وی هشدار داد: «کشتار صدها هزار تن در سوریه و عراق به این کشورها ختم نمی‌شود، آتش این جنگ به کل منطقه گسترش خواهد یافت و تا قلب اروپا هم امتداد پیدا خواهد کرد».
کنفرانس ”بحران تروریسم و افراطیگری، ریشه‌ها، راه کارها، نقش دیکتاتوری مذهبی ایران“ به‌دعوت کمیته‌های پارلمانی انگلستان، سوئیس و فنلاند همزمان با اجلاس رسمی شورای اروپا در مقر این شورا در استراسبورگ برگزار شد. در این جلسه خانم رجوی از جنایتهایی چون قتل‌عام روزنامه‌نگاران و آتش گشودن به سوی انسانهای بی‌دفاع در فرانسه ابراز انزجار کرد و گفت روح اسلام از این جنایتها بری و بیزار است.
در این کنفرانس که با شرکت شماری از قانونگذاران اروپایی از جمله رئیسان گروههای نمایندگان از کشورهای مختلف اروپایی و از گروههای مختلف سیاسی برگزار شد، رجوی بر ضرورت خلع ید از رژیم ایران، نیروی قدس و میلیشیاهای به‌اصطلاح شیعه آن در عراق تأکید کرد و خاطرنشان ساخت که بدون ریشه کن کردن رژیم ایران و شبه‌نظامیان‌اش در عراق، جنگ با داعش حتی اگر به تضعیف این گروه در عراق منجر شود، این پدیده را در سطح بین‌المللی گسترش خواهد داد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود سستی نشان‌دادن غرب در برابر برنامه رژیم ایران برای تولید بمب اتمی، کما این‌که هر گونه شریک کردن این رژیم در ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و دخالت دادن آن در عراق و سوریه را از عواملی خواند که استراتژی مقابله با بنیادگرایی را به شکست خواهد کشانید و به این رژیم میدان عمل و تهاجم می‌دهد و سایر کشورهای منطقه را در آتش و خون فرو می‌برد.
خانم رجوی گفت: این تئوری که بنیادگرایی سنی خطرناکتر از بنیادگرایی شیعه است از این‌رو باید بنیادگرایی شیعه را علیه اهل سنت به‌کار گرفت، یک تئوری خطرناک برای چشم بستن بر سیطره ویرانگر آخوندها بر منطقه است. این بخشی از تئوری همان سیاستی است که برخی سیاستمداران آمریکایی و غربی جهان را با آن به فاجعه کنونی کشانده‌اند. وی هشدار داد: پذیرش دخالت رژیم در عراق به بهانه مبارزه با داعش صدبار خطرناکتر از سلاح اتمی و پیش‌ درآمد یک فاجعه بزرگتر و به‌مثابه از چاله به چاه افتادن است.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در همین روز در جلسات رسمی چند گروه سیاسی از جمله گروه نمایندگان دموکرات‌مسیحی (بزرگترین گروه نمایندگان شورای اروپا) و گروه لیبرال نیز به‌درخواست نمایندگان سخنرانی نمود.
رجوی همچنین نسبت به امتیاز دادن به رژیم در مذاکرات هسته‌یی هشدار داد و گفت که از نظر مردم ایران برنامه هسته‌یی رژیم هیچ مشروعیتی ندارد و از جامعه جهانی خواست قطعنامه‌های سازمان ملل در این مورد را به اجرا بگذارند.
در این کنفرانس که به‌ریاست کیموساسی، قانونگذار ارشد فنلاندی برگزار شد، جوردی چوکلا-رئیس گروه لیبرالها، تینی کاکس-رئیس گروه چپ، مایک هنکاک، آلن میل، اریک ورو، کارمن کویینتانیلا، امیل بلسیک، سناتور فورنیه، فردریک ریس، اگیدیوس واریکیس، اسکات سیمز، نذیر حکیم، دبیرکل هیأت سیاسی ائتلاف ملی سوریه و همچنین نجات الاسطل، رئیس هیأت فلسطین در شورای اروپا سخنرانی کردند.
رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران تصریح کرد: راه‌حل نهایی برای مقابله با بنیادگرایی سرنگونی رژیم ایران به‌مثابه كانون بنیادگرایی و تروریسم است. باسقوط این رژیم نه القاعده و نه داعش و نه حزب‌الله و حوثی‌ها دیگر تهدید جدی برای صلح و دموکراسی نخواهند بود و قدرت و وزن خود را از دست خواهند داد. در مقابل این نیروی مخرب که رأس آن در تهران است، جامعه جهانی باید به جای مماشات با ملاها خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی را به‌رسمیت بشناسد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران6بهمن 1393 (26ژانویه 2015)


كنفرانس «بحران تروريسم و افراطي گري، ريشه ها، راه كارها، نقش ديكتاتوري مذهبي ايران

مريم رجوي:خلع يد از رژيم ايران در عراق و سوريه اولين و مهم‌ترين قدم براي پيروزي
عليه بنيادگرايي است. 
 -شریک کردن ملاها در عراق به بهانه مبارزه با داعش صدبار خطرناک‌تر از سلاح اتمی است.
-کشتار صدها هزار تن در سوريه و عراق به اين كشورها ختم نمي شود، آتش این جنگ به كل منطقه گسترش خواهد يافت و تا قلب اروپا هم امتداد پیدا خواهد كرد.
روز دوشنبه 6بهمن (26ژانويه) در اجلاسي در شوراي اروپا زير عنوان « بحران تروريسم و افراطيگري، ريشه ها، راه كارها، نقش ديكتاتوري مذهبي ايران» مريم رجوي، خلع يد از رژيم ايران در عراق و سوريه را اولين و مهمترين قدم براي پيروزي عليه بنيادگرايي خواند و بر ضرورت كمك به مردم سوريه براي سرنگوني بشار اسد تأكيد كرد. وي هشدار داد: «کشتار صدها هزار تن در سوريه و عراق به اين كشورها ختم نمي شود، آتش این جنگ به كل منطقه گسترش خواهد يافت و تا قلب اروپا هم امتداد پیدا خواهد كرد».
كنفرانس ”بحران تروريسم و افراطي گري، ريشه ها، راه كارها، نقش ديكتاتوري مذهبي ايران“ به دعوت كميتة هاي پارلماني انگلستان، سوئيس و فنلاند، همزمان با اجلاس رسمي شوراي اروپا در مقر اين شورا در استراسبورگ برگزار شد. در اين جلسه مريم رجوي از جنايتهايي چون قتل عام روزنامه‌نگاران و آتش گشودن به سوی انسان‌های بی‌دفاع در فرانسه ابراز انزجار كرد و گفت روح اسلام از اين جنايتها بری و بیزار است.
در اين كنفرانس كه با شركت شماري از قانونگذاران اروپايي از جمله رئيسان گروههاي نمايندگان از كشورهاي مختلف اروپايي و از گروههاي مختلف سياسي برگزار شد، رجوي بر ضرورت خلع ید از رژیم ایران، نیروی قدس و میلیشیاهای به اصطلاح شيعة آن در عراق تاكيد كرد و خاطرنشان ساخت كه بدون ریشه کن کردن رژيم ايران و شبه‌نظاميانش در عراق، جنگ با داعش حتی اگر به تضعیف اين گروه در عراق منجر شود، این پدیده را در سطح بین المللی گسترش خواهد داد. 
وي در بخش ديگري از سخنان خود سستی نشان دادن غرب در برابر برنامه رژیم ایران برای تولید بمب اتمی، كمااينكه هرگونه شریک کردن این رژیم در ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و دخالت دادن آن در عراق و سوریه را از عواملي خواند كه استراتژي مقابله با بنيادگرايي را به شكست خواهد كشانيد و به این رژیم میدان عمل و تهاجم می‌دهد و سایر کشورهای منطقه را در آتش و خون فرو می‌برد.
مريم رجوي گفت؛ اين تئوري كه بنيادگرايي سني خطرناكتر از بنيادگرايي شيعه است، از اين رو بايد بنيادگرايي شيعه را عليه اهل سنت به كار گرفت، يك تئوري خطرناك براي چشم بستن بر سيطره ويرانگر آخوندها بر منطقه است. اين بخشي از تئوري همان سياستي است كه برخی سیاستمداران امریکایی و غربی جهان را با آن به فاجعه کنونی کشانده اند.
وي هشدار داد: پذيرش دخالت رژيم درعراق به بهانه مبارزه با داعش صدبار خطرناكتر از سلاح اتمی و پيش درآمد يك فاجعه بزرگتر و به مثابه ازچاله به چاه افتادن است.
مريم رجوي در همين روز در جلسات رسمي چند گروه سياسي از جمله گروه نمايندگان دموكرات مسيحي (بزرگترين گروه نمايندگان شوراي اروپا) و گروه ليبرال نيز به درخواست نمايندگان سخنراني نمود.
رجوي همچنين نسبت به امتياز دادن به رژيم در مذاكرات هسته اي هشدار داد و گفت كه از نظر مردم ايران برنامه هسته اي رژيم هيچ مشروعيتي ندارد و از جامعه جهاني خواست قطعنامه هاي سازمان ملل در اين مورد را به اجرا بگذارند.
در اين كنفرانس كه به رياست كيموساسي، قانونگذار ارشد فنلاندي برگزار شد، جوردي چوكلا-رئيس گروه ليبرالها، تيني كاكس-رئيس گروه چپ، مايك هنكاك، آلن ميل، اريك ورو، كارمن كويينتانيلا، اميل بلسيك، سناتور فورنيه، فردريك ريس، اگيديوس واريكيس، اسكات سيمز ، نذير حكيم، دبيركل هيأت سياسي ائتلاف ملي سوريه و همچنين نجات الاسطل، رئيس هيأت فلسطين در شوراي اروپا سخنراني كردند. 
مريم رجوي تصريح كرد: راه حل نهایی براي مقابله با بنيادگرايي سرنگونی رژیم ایران به مثابه كانون بنیادگرایی و تروریسم است. باسقوط این رژیم نه القاعده و نه داعش و نه حزب الله و حوثیها دیگر تهدید جدی برای صلح و دمکراسی نخواهند بود و قدرت و وزن خود را از دست خواهند داد. در مقابل این نیروی مخرب که رأس آن در تهران است، جامعه جهانی باید به جای مماشات با ملاها خواست مردم ایران براي سرنگوني رژيم آخوندي را به رسميت بشناسد.

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران


6بهمن 1393 (26ژانويه 2015)

فرا خواندن مجدد چاکران ولایت به اقامه دعوا و پیگرد قضایی در مورد ادعای مرگ‌های مشکوک، طلاق‌های اجباری و کلاهبرداری مال

اطلاعيه شوراي ملي مقاومت :پس از صدور حكم منع تعقيب در بخش مالي پرونده 17 ژوئن از جانب دادگستري فرانسه كه صدها هزار صفحه لجن
پراكني و جعل و تزوير ولايت فقيه و مزدوران و شاهدان آن را عليه مقاومت ايران به باد داد، اطلاعات آخوندي با ناشيگري، يك مامور مردة خود را براي استيناف خواهي و جلوگيري از حكم منع تعقيب  به ميدان فرستاد.  اين ترفند مسخره كه هم اكنون در دادگاه تحت بررسي است در اطلاعيه 12 آذر 93 دبيرخانه شوراي ملي مقاومت و همچنين در اطلاعيه وكيل رسمي شورا به تاريخ 4 دسامبر 2014 افشا شده است.
فضيحت به حدي بود كه هفته نامه فرانسوي كانار آنشنه (10 دسامبر 2014) با تصريح بر اينكه 7 سال از مرگ ماموري كه به عنوان شاكي خصوصي درخواست

 
استيناف كرده گذشته است، و با اشاره به اطلاعيه حقوقدان برجسته فرانسوي ويليام بوردون دربارة تلاش مجدد آخوندها براي آلت دست قراردادن عدالت فرانسه، خاطر نشان كرد كه اكنون « در دادگاه استنياف پاريس بايد گفت: مُرده ها برخيزيد!» . استاندار ايوبونه رئيس پيشين اطلاعات فرانسه نيز نوشت استينافي كه درخواست شده است از جانب همان سرويس هاي ايراني هدايت مي شود كه عمليات 17 ژوئن را طراحي كرده بودند (مديا پارت- 7 ژانويه 2015).
اما سرويس هاي رژيم ولايت بيكار ننشسته و براي مقابله با فضيحت، اكنون از طريق ”دريچه زرد“ (اسماعيل يغمايي) با انتشار خزعبلات و الفاظ ركيك كه تماماً در دستگاه بازجويان اطلاعات آخوندي است، مدعي كلاهبرداري مالي مجاهدين و مقاومت ايران از يك زن انگليسي شده اند كه يغمايي سالها پيش با دوز و كلك و معرفي خود به عنوان شاعر مقاومت ايران، با او ازدواج كرده  است. يغمايي با اين خانم انگليسي كه از سالها قبل از آن به مقاومت ايران كمك مي كرد و يغمايي را هم نمي شناخت طرح دوستي ريخت و نهايتاً با او ازدواج كرد. 
يغمايي در خرداد 92 دقيقاً به موازات و پا به پاي اطلاعات بدنام آخوندها، مدعي ” مرگهاي مشكوك“ و ” طلاق هاي اجباري“ در درون مجاهدين شده بود كه با جواب دندان شكن خانم اكرم حبيب خاني (مجاهد اشرفي در زندان ليبرتي) كه از سوي يغمايي سوژة اين توطئه قرار گرفته بود، مواجه شد.
متعاقباً در 12 خرداد 92 كميسيون قضايي شوراي ملي مقاومت، ماموران و مرتبطان اطلاعات آخوندها و مدعيان مرگهاي مشكوك و طلاق هاي اجباري در درون سازمان مجاهدين خلق ايران را به اقامه دعوا و پيگرد قضايي در هر دادگاه ذيصلاح اروپايي و همچنين كميسيون حقيقت ياب بين المللي وابسته به ملل متحد، فرا خواند. اما وزارت اطلاعات و ايادي آن كه از پرونده 17 ژوئن درس گرفته بودند، جرأت اقامه دعوا و پيگرد قضايي پيدا نكردند.
شايان يادآوري است كه در سال 1377 دولت وقت انگليس به درخواست رژيم آخوندي در يك زد و بند كثيف، بنياد خيريه ايران ايد را كه همان خانم انگليسي از فعالان آن بود در يك حركت ناگهاني قفل و تعطيل كرد و تمام  مدارك آن را هم با خود برد تا شايد از اين طريق پرونده اي مشابه 17 ژوئن بسازد. اما رژيم و دولت انگليس  در اين توطئه به هيچ جا نرسيدند و به سختي شكست خوردند چرا كه همه چيز شفاف و قانوني بود.  شرح و تفصيلات ماجرا در نشريه مجاهد در شماره هاي 413، 414، 416 و 421 در همان سال آمده است.
نكته ديگر اينكه بسياري از كمك ها و وام هاي اين خانم انگليسي قبل و بعد از ازدواج يغمايي با وي در يك روال روتين  به او برگردانده شده بود . اما خانم انگليسي تحت تاثير القائات رذيلانه يغمايي از سال 2010 خواهان برگرداندن الباقي كمكها و وامهاي پيشين گرديد هر چند كه سررسيد بسياري  از اين وام ها صراحتاً پس از سرنگوني رژيم مقرر شده بود. با اين حال، انجمن مربوطه درخواست و پيشنهاد خانم انگليسي به تاريخ 14 نوامبر 2010 را براي برگرداندن الباقي وجوه با قسط بندي مشخص ماهيانه ، به تمام و كمال پذيرفت كه سند آن ضميمه است.
  

۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

مقاله پاتريك كندي: خطرات بنيادگرايي برخاسته از ديكتاتوري آخوندي - مريم رجوي چالشي جدي در برابر زن ستيزي بنيادگرايي


پاتریک کندی طی مقاله ای در رول کال، روزنامه کنگره امریکا خطرات بنیادگرایی برخاسته از دیکتاتوری آخوندی با سوء استفاده از نام اسلام برای جهان امروز را بررسی و خواستار حمایت از مقاومت ایران و رئیس جمهور برگزیده این مقاومت بعنوان راه حل و آنتی تز بنیادگرایی شد.
پاتریک کندی در این مقابله، ضمن یادآوری تهاجم تروریستی اخیر در پاریس که منجر به کشته شدن 17 نفر شد، عملیات تروریستی بنیادگرایان در نقاط مختلف را که به کشته و مجروح شدن شمار زیادی منجر شده است مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که جنایاتی که امروز تحت نام اسلام صورت می‌گیرد، از هنگامی که رژیم آخوندی برسر کار آمده شکل گرفته است.
پاتریک کندی در بخشی از این مقاله می‌نویسد:
بنیادگرایی اسلامی در سالهای دهه 70 در اکناف جهان قابل مقایسه با امروز نبود. در سال 1979 وقتی که خمینی انقلاب مردم ایران برای آزادی را سرقت کرد و در ایران به قدرت رسید وضعیت تغییر یافت. بنیادگرایی اسلامی یک حامی و منبع و مرجع اصلی الهام بخش پیدا کرد و از آن موقع تا به حال همواره رشد داشته است.
خمینی معیارهای بین المللی را به کنارگذاشت و از اشغال سفارت و به گروگان گرفتن افراد حمایت کرد و با صدور فتوا علیه مردم مانند فتوا بر علیه سلمان رشدی، با آزادی‌ها مبارزه کرد و از مفهوم و فلسفه دولت اسلامی، سال‌ها قبل از گروه تروریستی داعش حمایت کرد. رژیم ایران با عملکرد سرکوبگرانه‌اش، به عنوان ریشه بین المللی تروریسم تحت نام اسلام عمل می‌کند.
پاتریک کندی سپس به مرور رویارویی بنیادگرایان اسلامی با ارزش‌های حقوق بشری و آزادی‌ها نتیجه می‌گیرد که راه حل مقابله با بنیادگرایی و استراتژی مؤثر بر علیه افراطی گری باید دربرگیرنده حمایت از آلترناتیوهای آن باشد.
پاتریک کندی می‌افزاید:
در مورد پرونده رژیم ایران، یک اپوزیسیون به خوبی تثبیت شده وجود دارد. اعضاء این گروه،که مجاهدین خلق نام دارد مسلمانانی هستند که از بردباری، آزادی بیان و جداسازی دین از دولت دفاع می‌کنند. از آن بیشتر این سازمان هرگز در تعهد خود نسبت به پرنسیب های دمکراسی، تکثر گرایی و حکومت قانون منحرف نشده است. علیر غم این که ده‌ها هزار تن از اعضاء آن بوسیله رژیم ایران کشته شده‌اند، ولی آن‌ها معتقدات خود را کنار نگذاشته‌اند. آن‌ها به عنوان بخشی از ائتلاف دمکراتیک که به وسیله خانم مریم رجوی رهبری می‌شود، ارائه دهنده یک چالش در مقابل بنیادگرایی می‌باشند.
مریم رجوی یک زن مسلمان است که یک مقاومت را برای رسیدن به آزادی و دمکراسی در ایران بر علیه رژیم بنیادگرا رهبری می‌کند. این واقعیت که یک زن کاریسماتیک می‌تواند بالاترین موقعیت رهبری بر اساس شایستگی‌اش را داشته باشد یک گواهی بر اثبات ارزش‌های این جنبش است و یک چالش جدی درمقابل دیدگاه جهانی زن ستیزی بنیادگرایی است. مریم رجوی یک طرح 10 ماده ای برای ایران دمکراتیک آینده ارائه داده است. او و دیگرانی که با شجاعت درمقابل اسلام بنیادگرا ایستاده‌اند باید جدی گرفته شوند.
23 ژانویه 2015